محمد رضا یوسفی؛ مریم بختیاری
چکیده
یکی از اهداف متن ادبی، ایجاد لذت ادبی است. هر چه ذهن مخاطب در کشف معنا و ادبیت متن بیشتر تلاش کند، آن لذت بیشتر و پایدارتر خواهد شد. بلاغت، از عناصر اصلی متن ادبی، در ایجاد لذت ادبی مؤثر است؛ و تقابل از آرایههای مطرح حوزۀ بلاغت دانسته میشود. گاه تقابل در کلام آشکار است و بدون کمترین تأملی مفهوم آن درک میشود و گاه چنان در بافت ...
بیشتر
یکی از اهداف متن ادبی، ایجاد لذت ادبی است. هر چه ذهن مخاطب در کشف معنا و ادبیت متن بیشتر تلاش کند، آن لذت بیشتر و پایدارتر خواهد شد. بلاغت، از عناصر اصلی متن ادبی، در ایجاد لذت ادبی مؤثر است؛ و تقابل از آرایههای مطرح حوزۀ بلاغت دانسته میشود. گاه تقابل در کلام آشکار است و بدون کمترین تأملی مفهوم آن درک میشود و گاه چنان در بافت شعر مخفی است که جز با تأویل آشکار نمیگردد. از آنجاکه ذهن مخاطب درگیر تأویل و کشف تقابل و موشکافی متن میشود، لذتی دوچندان از متن میبرد. در این نوشتار که به روش تحلیلی به نگارش درآمده، تقابل تأویلی (از انواع تقابل در علم بلاغت) معرفی و تحلیل میشود. با توجه به گستردگی تقابل و انعکاس آن در آثار ادبی در این مقاله سعی شده به تقابل در اشعار حافظ و سعدی در سبک عراقی، و صائب و حزین در سبک هندی پرداخته شود. تقابلهای تأویلی این نوشتار در چهار گروه بررسی شدهاند: واژگان، کنایه، ایهام، پیکرۀ غزل. نتایج پژوهش نشان میدهد شاعران کاملاً اندیشیده و حسابشده از واژهگزینی، آرایههای ادبی بهویژه ایهام و کنایه، و نیز پیکرۀ غزل بهره بردهاند و با دقت و بهگزینی تلاش کردهاند ذهن مخاطب را با تأویل متن درگیر کنند تا لذت ادبی او بیشتر و پایدارتر شود.